loading...
غمگینم خوشحالم گاهی هیچم
مسعود بازدید : 292 یکشنبه 21 مرداد 1397 نظرات (0)

من پول نداشتم.

هر از گاهى، نان شب نداشتيم كه بخوريم.

كفش نداشتم.

بخاطر ديدنش كفش خريدم كه مبادا لحظه ى قرار، دلش را بزنم و مرا پس بزند.

موهايم ژوليده بودند.

بخاطرش موهايم را اصلاح كردم.

از ريش بدش مى آمد.

ريش هايم را زدم.

عينك نميزدم.

بخاطر ديدنش، عينك آفتابى خريدم كه مايه ى اُفت شخصيتش نباشم.

حسابم در بانك زياد پول نداشت.

بخاطر او، تمامش را خرج كردم كه مردِ موردِ علاقه اش باشم.

ولى نيامد.

من زندگيم را، داراييم را، پولِ نانِ شبم را و تمامم را باختم بخاطر معشوقى كه شايد بدونِ اين ها، او را هم از دست ميدادم.

امّا باز هم نيامد.

مسعود بازدید : 317 یکشنبه 21 مرداد 1397 نظرات (0)

نه کسی را می خواهم که عاشقم باشد ،

نه نیازی به توجه و محبتِ کسی دارم ...

این روزها ؛

فقط خلوتی دنج و بدونِ واسطه می خواهم ،

به دور از نگاه ها ،

به دور از قضاوت ها ،

به دور از تمامِ بی انصافی ها ...

جایی که نه صدایی باشد برایِ شنیدن ،

نه حرفی برایِ گفتن ،

و نه اشکی برایِ ریختن ...

جایی که کمی نفس بکشم ،

کمی فکر کنم ،

کمی آرام بگیرم ... !

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 402
  • بازدید سال : 1,537
  • بازدید کلی : 25,764